برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 47
باز این وبلاگ هست و من چون ناشناسم میتونم توش بنویسم حرفای دلمو
سه ماهه ک تقریبا هرشبم گریه است بر اساس ی حماقت
ی ازدست دادن
ی اتفاق ک توش گیر کردم حل شدنی نیس
سه ماهه ک آرزوم برگشت ب گذشته است و روز ب روز بیشتر تو مشکلات فرو میرم و تنهای تنهام و کسی پشتم نیس حتی خدا
حتی خدا دوسم نداره
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 40
بازم قسمت و زندگی
راست میگن با قسمت نمیشه جنگید 3 ماهه دارم میجنگم بدتر میشه نمیتونم ب اونی ک میخوام برسم
روز ب روز بخاطر حماقتم از عشقم دورتر و دورتر میشم
اگه قسمت هم نبودیم پس چرا سر راه هم قرار گرفتیم !!!!
از دنیا طلبکارم
طلبکاررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
باز دیشب اتفاق افتاد مثل همون اتفاق
سرم درد میکنه
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 46
کاش میشد ادما هرجا که کم میارن و دلشون میخواد بمیرن
من واقعا کم آوردم دیگه کاش خدا ب زندگیم کات میداد
من میخوام بش برسم اما نمیشه روز ب روز دورتر میشم
میخوام بگم خدا من این دنیاتو نمیخوام تمومم کن
حداقلش اون دنیا اگه بسوزمم میدونم عدالته
بدترین تاوان دنیا اینه که اونیو ک میخوای و از دست بدی من این تاوانو دارم پرداخت میکنم
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 35
گر تن بدهی ، دل ندهی ،کار خراب است ....
چون خوردن نوشابه که در جام شراب است...
گر دل بدهی ، تن ندهی باز خراب است...
این بار نه جام است و نه نوشابه ، سراب است...
اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند ....
چون دغدغه ی مردم این شهر حجاب است ...
تن را بدهی دل ندهی ، فرق ندارد ....
یک آیه بخوانند ، گناه تو ثواب است....
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 50
حسرت زندگی مرا میخورند
اما نمیدانند از درون ویرانم
به امید دیدار دوباره ات
شبها را به صبح میرسانم
قلبم بایاد تو طوفانی میشود و
چشم هایم
از گریه های شبانه
به سان کویری خشک مانده
چرا رسیدن به تو اینقدر سخت است
آیا سزاوار نیستم ...
که وجودم را حس نمیکنی
ای کاش
لحظه ای به خود آیی
و ببینی چقدر دیوانه ات هستم....
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 51
گاهی ...
دلت به" راه" نیست !!!!
ولی سر به راهی...
خودت را میزنی به" آن راه" و می روی ...
و همه ،
چه خوش باورانه فکر میکنند ...
که تو ...
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 29
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 64
بازم دلم آشوبه ....
دلیلش ی بی احتیاطیه!
دیگه عادت کردم ب اتفاقای بد ،از بس دورم پر شده از این اتفاقا
هرلحظه منتظرم ی چیزی بشه...اما بازم راسخم تو تصمیمم
اخه امیدم فقط خداست میدونم پشتمه حتی اگه گند زده باشم.
حس نوشتن نداشتم فقط خواستم ی چیزی بنویسم تا یکی ک منتظره بدونه هنوز سالمم...
دعام کنید همین
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 42
برچسب : نویسنده : asunshiv8 بازدید : 46